باز هم شب جمعه آمد،
و کبوتر پر و بال شکسته ی دل، از زیر خروار خروار زنگار، انگار امید دارد به پرواز، تا زیارت حرم یار...
شب زیارتی حسین علیه السلام، شام وفات حضرت معصومه ...
السلام علیک یا فاطمة المعصومة، إشفعی لنا ...
السلام علیک یا أباعبدالله ...
السلام علیک یا حجة بن الحسن العسکری، یا صاحب الزمان...
هنوز به دنبال بهانه می گردی؟
زبانم بند آمده انگار. چه بگویم، چه می توانم بگویم...
اما نه، گوش دل را باز کن، دلت انگار عادت دارد به این ندا...
اَللّهُمَّ أنت رَبّى لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، خَلَقْتَنى وَ اَنـَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ اَمَتِکَ، وَ فى
خدایا پروردگار من معبودى جز تو نیست مرا آفریدى و من بنده تو و فرزند کنیز توام و در
قَبْضَتِکَ وَ ناصِیَتى بِیَدِکَ ...
قبضه قدرت توام و اراده و اختیارم بدست توست
اَللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَ تَهَیَّأَ وَ اَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفادَة اِلى مَخْلُوق رَجآءَ رِفْدِهِ،
خدایا هرکس مجهز و آماده و مهیا و مستعد براى ورود بر مخلوقى شده امید دهش
وَ طَلَبَ نآئِلِهِ وَ جآئِزَتِهِ، فَاِلَیْکَ یا رَبِّ تَعْبِئَتى وَ اسْتِعْدادى، رَجآءَ عَفْوِکَ،
و به جستجوى جایزه و بخشش او پس اى پروردگار من آمادگى و استعداد من بسوى توست و آرزوى عفو تو
وَ طَلَبَ نآئِلِکَ وَ جآئِزَتِکَ، فَلا تُخَیِّبْ دُعآئى ...
و خواهش بخشش و جایزه ات را دارم پس در این خواهشى که دارم نومیدم مکن...