صعود...

قصه هبوط ، حکایت هجران و غربت انسان است...

صعود...

قصه هبوط ، حکایت هجران و غربت انسان است...

مشخصات بلاگ

قصه هبوط ، حکایت هجران و غربت انسان است و این خطاب «إهبطو منها جمیعأ» نگاشته بر لوح ازلی فطرت ، باقی است تا ابد الاباد که توبه آدم مقبول افتد و از این ارض هبوط به دارالقرار باز گردد؛ از این مهبط عقل به جمع سلسله داران مقیم کوی عشق ، پس همه از آن جاست که این ارض " مهبط " آدمی است نه " خانه قرار" او و از همین است بی قراری عاشق و غم غربتی که سینه اش را تنگ می دارد.
شهید آوینی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فتنه 88» ثبت شده است

متن سخنان حجت الاسلام علیرضا پناهیان با این موضوع که:

چرا مقام معظم رهبری مشکلات جامعه را حل نمی کنند؟

به شرح زیر است:.

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر مقام معظم رهبری مشکلات را می دانند پس چرا آنها را حل نمی کنند و اگر هم از مشکلات خبر ندارند این هم خیلی بد است که رهبر مملکت مشکلات را ندانند؛

پشهید فتنهسرم 25 خرداد 82 وارد بسیج شد و در 25 خرداد 88 به مقام شهادت رسید. حسین عاشق مولا امام حسین علیه السلام بود و همیشه برای سالار شهیدان عزاداری می کرد. یادم هست برای تمام مناسبتها پیراهن مشکی بر تن داشت از وفات حضرت رقیه تا وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و به ائمه احترام خاصی داشت.

روزی که حسین شهید شد روز مادر بود. گفت مادر جان امسال پول نداشتم برایت هدیه بخرم ولی حالا که دیپلم گرفتم و در دانشگاه قبول شدم سرکار هم می روم و جبران می کنم. وقتی که می خواست برای آخرین بار از خانه بیرون برود همه جا را نگاه کرد و بعد درب را بست و رفت.

همیشه می گفت من روزی شهید می شوم. می گفتم: پسرم جنگ نیست که تو شهید بشوی می گفت: نه مطمئن باشید شهید می شوم.

مادر شهید هنوز هم چشمانش اشک آلود بود و تصاویر فرزندش را بر درو دیوار خانه نصب کرده بود. می گفت: با لباسها و تصاویر و میز کار حسین زندگی می کنم. هنوز صدای نوحه هایش در خانه است. شوخی هایی که با من می کرد. حسین با اینکه حتی سنش برای رای دادن قانونی نبود ولی تا جفت کردن کفشها و دادن غذا تا شب رای گیری در مسجد محل کار می کرد و خسته و کوفته به خانه می آمد. وقتی شهید شد همه از مرام و وفایش گفتند. سر مزار حسین افرادی می آیند که من آنها را نمی شناسم ولی آنها از حسین می گویند.

مادر بسیجی شهید حسین غلام کبیری...

شهید فتنه88

اللهم ارزقنا...شهادت