صعود...

قصه هبوط ، حکایت هجران و غربت انسان است...

صعود...

قصه هبوط ، حکایت هجران و غربت انسان است...

مشخصات بلاگ

قصه هبوط ، حکایت هجران و غربت انسان است و این خطاب «إهبطو منها جمیعأ» نگاشته بر لوح ازلی فطرت ، باقی است تا ابد الاباد که توبه آدم مقبول افتد و از این ارض هبوط به دارالقرار باز گردد؛ از این مهبط عقل به جمع سلسله داران مقیم کوی عشق ، پس همه از آن جاست که این ارض " مهبط " آدمی است نه " خانه قرار" او و از همین است بی قراری عاشق و غم غربتی که سینه اش را تنگ می دارد.
شهید آوینی

مردم+1

سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۵۲ ب.ظ

دکتر جلیلی

می گویند...

می گویند بی برنامه به میدان آمده ای، از حرف مفت بودنش که بگذریم، آیا مگر معنای برنامه با شعارهای قشنگ و پق و پوق زیادی، این روزها تفاوتی دارد!!؟

می گویند احمدی نژادِ دومی، اما آیا منظور، همان احمدی نژادی است که دشمنان خارجی و داخلی و جن و انس، هم پیمان شدند و نقاط ضعفش را دستمایه قرار دادند تا گفتمانش را و رهبری را زیر سؤال ببرند پیش چشم مردم ذلیلش کنند،

می گویند تندروی، اما مگر نمی دانند که سرعت در این عالم، یک مشخصه نسبی است، بگویند کند و میانه یعنی چه!!؟

می گویند توانایی کار اجرایی نداری، و آیا تفاوت معنایی کار اجرایی در مقام ریاست جمهوری را با ساخت و ساز عمرانی و بنایی می دانند!!؟

و می گویند از کجا معلوم بعدا خراب نشود، مگر کاندیداهای دیگر از کجا معلوم است، و مگر چه کسی را می توان تضمین نمود!!؟

اما آقا سعید، بگذریم...

از تواضعت که تو را بیش از همه می توان با نام کوچکت صدا زد

از صداقت و شجاعتی که در بیان عقایدت داری، همان عقایدی که بروزش، شعار حیات طیبه است؛ حتی اگر نشود با قلاب آن، از آب گل آلود اوضاع و احوال جامعه ما، ماهی گرفت! حتی اگر ظاهرا به درد رأی آوردن هم نخورد!،

از اینکه بیشترین هجمه تیرهای تخریب، تو را هدف گرفته،

از افکار بلندت و شعارهای عمیقت برای تحقق که بیش از همیشه عطر روح اللهی در جان ما می دمد،

بگذریم...

ولی از اینکه حضورت بیش از همه لرزه بر اندام دشمن می اندازد، دستانم انگار تا اطلاع ثانوی نوشتن نامی به جز آقا سعید را روی برگه ی رأی بلد نیستند،

که هم دل ما با توست، و هم منطق ما شما را اصلح می شناسد،

و امیدواریم خود خداوند تو را یاور باشد، چه در پست ریاست جمهوری و چه در هر مسئولیتی که به انقلاب و مردمش خدمت می کنی، که روح تازه در رگ های امید ما دمیدی،

و لَیَنصُرَنّ الله مَن یَنصُره...

نظرات  (۶)

و از اینکه تعریف جدیدی از فرهنگ سیاسی را نه با شعار که با عمل پیش چشمانمان گشودی...
درود آمیر سید علی که زیبا دلنوشته ای را رقم زده ای .
در مورد نظرت در وبلاگ هم :
فرمایش شما صحیح و پیروزی با نظام است .
ممنون که سر زدی.و ممنون که نظرت درومد!ضمنا لینک شدی.
  • سید حسن سعیدزاده بیدگلی.صهبا بیدگلی
  • سلام سید علی



    و لَیَنصُرَنّ الله مَن یَنصُره...

    شک داری؟

    شک نکن

    یا علی
    سلام علی جان
    شاید تو هم حق داری اما من برای افرادی مثل تو کاری جز تاسف خوردن نمتونم انجام بدم.
    به امید روزی که همه بیدار شویم
    پاسخ:
    آمین...
    دعا بفرمایید...
    سلام آقا سید
    تهدیدی به وجود اومده که باید تبدیل به فرصتش کنیم.
    البته به شرطی موفق می شیم که بتونیم با اصلاح سازوکار ها ظرفیت ها رو آزاد کنیم...
    "عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم"
    و این همان گفتمان آقا سعید است...
    یا علی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی